۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

راه...

دیگه مطمئن شدم زندگی ارزش اینو نداره که در مورد هر چیزی جر و بحث کنم، به قول پائولو کوئیلیو گاهی اشتباه کردن جزئی از شرایط انسان بودن است.
این شعر ماچادو[1] رو خیلی دوست دارم:
ضربه به ضربه، قدم به قدم،
ای مسافر، راهی وجود ندارد،
راه با راه رفتن ساخته می شود.
اگر به پشت سرتان نگاهی بیاندازید،
تمام چیزی که خواهی دید،
علامتهایی از افرادی هستند که روزی پاهایشان این راه را در نوردیده اند.
ای مسافر راهی وجود ندارد، راه با راه رفتن ساخته می شود...

امیدوارم وقتی که به پشت سرم نگاه میکنم علامتهای بی نظیر و ماندگاری ببینم...


[1] آنتونیو ماچادو شاعر معاصر اسپانیایی

هیچ نظری موجود نیست: