۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه

عبادتگاه مقدسم

مواقعی هست که " عجیب دل آدم می گیرد و خیال خواب هم ندارد" و هیچ چیز مثل گوش کردن به "آب گل آلود همای" آرامش بخش نیست _اقرار می کنم بیش از اندازه صدای همای را در این قطعه دوست دارم طوری که می توانم او را خواننده مورد علاقه ام بدانم.
این روزها سیاست و سیاسی شدن بدجور در بورس افتاده است ولی راستش من این روزها خیلی حوصله حرف های سیاسی را ندارم حتی دل و دماغ بحث کردن را خیلی ندارم شاید چون این جمله دکتر پیج که "هیچ چیز جاودانه نیست" را قبول دارم، راستش حرف های تکراری برایم خسته کننده اند، دنیای ام از دنیای خیلی از آدم های دورو برم دور افتاده، به حرف خیلی ها گوش می دهم اما کسی را لایق حرف های جدی خودم نمی دانم، در این هیاهو ماندن در عبادتگاه خلوت خودم و دوستان تازه ام را ترجیح می دهم بخصوص کتاب هایم را که تا اذان صبح باهاشان سرگرم می شوم

هیچ نظری موجود نیست: