۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

می خواهم خانه ام...

قشنگی های زندگی را دوست دارم، خانه ایی که می سازم را خیلی دوست دارم، خانه ایی که همیشه در ذهنم جزء به جزء اش را مرور می کنم...
می خواهم تمام گل های حیاط اش را با دست های خودم بکارم، حوض وسط حیاطش را آبی کم رنگ بزنم و زیر فواره اش لامپ های بنفش کم رنگ بگذارم، دوست دارم دو تا درخت بید مجنون جلوی ورودی خانه بکارم و کنار یکی شان تاب قشنگ آبی رنگ بگذارم
می خواهم یکی از دیوارهای پذیرایی خانه ام را با صخره های مصنوعی درست کنم که از بالای صخره ها قطره های آب پایین می ریزد و بعدش مرغ عشق هایی که پدرم برایم خریده را روی همان طبیعت کوچک خانه ام آزاد کنم، صدای آب، صدای پرنده ها...
دوست دارم گوشه گوشه خانه ام را گل های قشنگ و درختچه های سبز رنگ بگذارم، تمام پرده های خانه ام را از حریر های سفید و نازک درست کنم- هیچ وقت پرده های مخمل و پارچه های ضخیم را دوست نداشته ام_ دوست دارم از پشت تمام پرده های حریر خانه ام بشود نسیم های بهار و بادها و برگ ریزان پاییز و بارن های زمستان را نگاه کنم
می خواهم کنار شومینه ام صندلی راحتی بگذارم و کنارش میز عسلی کوچکی که رویش عینک ام و کتاب حافظ را می گذارم...
می خواهم بالای تمام درهای ورودی خانه آویز های قشنگ و رنگارنگ آویزان کنم که با نسیم تکان می خورند و مرتب سرو صدا می کنند و نشان از جریان زندگی می دهند
دوست دارم تمام خانه ام را از گل های کوچک و ریز یاس پر کنم، رو تمام تاقچه ها را دسته گل های قشنگ بگذارم، دوست دارم تمام وسایل آشپز خانه ام را به رنگ یاسی با نقش های ظریف مرتب کنم و تمام فضایش را پر کنم از گل، نورها رنگارنگ را از سقفش آویزان کنم، می خواهم هر صبح صدای قلقل سماور با بوی نان تازه فضای آشپز خانه را پر کند
دوست دارم کف اتاق ها را با فرش ها ریز بافت با گل های برجسته صورتی کم رنگ فرش کنم، تمام دیوار هایش را با تابلو های فرش و تابلو خط های زیبا بپوشانم و روی میز پذیرایی ام را شمع دان های قشنگ بگذارم
عاشق نور زردم که همیشه شاعرانه تر از نورهای سفید امروزی است
می خواهم تمام خانه را پر از عروسک های قشنگ و ریز و درشت بکنم
خلوت ترین اتاق خانه ام را شبیه مقدس ترین عبادتگاه ها درست می کنم و قبله اش را آن طور که می خواهم می سازم، گوشه گوشه اش را شمع می گذارم
....
همه جای خانه را آن طور که همیشه دوست دارم درست می کنم، آرام و رویایی، جایی که جز دوست داشتن هیچ چیز دیگری نمی تواند باشد، خانه ایی که مقدس است و پاک، بدون هیچ آلودگی و نا پاکی، حایلی درست می کنم بین خستگی ها و آشفتگی های بیرون، می خواهم از بیرون که به خانه می آییم هیچ چیزی جز آرامش و عشق نباشد

هیچ نظری موجود نیست: